باسلام خدمت تموم دوستان
بعدمدت ها دوباره یه سر به وبلاگم زدم میون این همه

 شبکه اجتماعی؛وبلاگ فضای خیلی آرومی بود وخوندن 

مطالب گذشته کلی آرومم کرد
دلم آرامش 23سالگیم رو میخواد کاش اونروزا برمیگشت...

وقتی بزرگ سیاستمدارجهان آیت الله هاشمی رفسنجانی ازت حمایت میکنه

دلیلی واسه حمایت نکردن نداریم

پس ماهم حمایتت می کنیم و معتقدیم:

اندکی صبر سحرنزدیک است...

دل من یه روز به دریا زد و رفت

پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنه ی کفش فرارو برکشید

آستین همتو بالا زد و رفت

یه دفعه بچه شد و تنگ غروب

سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود

به سرش هوای حوا زد و رفت

دفتر گذشته ها رو پاره کرد

نامه ی فرداها رو تا زد و رفت

زنده ها خیلی براش کهنه بودن

خودشو تو مرده ها جا زد و رفت

هوای تازه دلش می خواست ولی

آخرش توی غبارا زد و رفت

دنبال کلید خوشبختی می گشت

خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت

یه کم گیجم دل مُردم انگاری محکم از رو به رو خوردم
تو کمی آروم من کمی داغون چه احساس بدی داریم هر دوتامون
یکم گیجم, افسرده , یکی که تنها تو حبس خودش مرده
یکی که بارون رفته از یادش ، یکی که تا صبح نمیبره خوابش
یکم گیجم تصویرا تارِ سرم سنگین و سیگار دوباره
یه کامِ تلخُ یه بغضِ غمگین یه جای خالی با صدای آهنگی
داره یادم که عاشقم با تو چقده نازه آخ الهی چشماتو
نگیری از من که میمیرم از غم اگه تو بری من داغون ترم از قبل
یکم گیجم
نگو ای بی رحم داری جدا میشی بگو که بی من داری کجا میری
قبله شو چشمات کعبه ابروتِ حیا کن از من کیو دست خدا میدی
با زخم قلبت متاسفم با تو از حرف مردم من موثر یا تو
یکمی گیجم منو آروم کن حالا که میری من مقصرم یا تو
یکمی گیجم تصویرا تارِ سرم سنگین و سیگار دوباره
یه قرص تلخ و یه کام سنگین همیشه غمگین ، همیشه غمگین

گفتم عزیزم ؛ لطفا من تمام زندگیت باشم

گفتی نه و رفتی ولی

توتمام زندگی ام شده بودی و

می دانم تنها یک نفرتمام زندگی دیگری می شود و

دیگری می رود

من نداشته هایم را درتو یافتم وعاشقت شدم

تورفتی ومن با نداشته هایم تنها شدم

تورفتی و من باخودم تنها شدم

بو می دهد این نبودت ؛ بو می دهم درنبودت

حس مریضی را دارم که قرار است تمامش را به تمامش پیوند بزنند

تمامم بی حس شده وموفقیت این عمل ؛ پنجاه پنجاه است

درد خواهد داشت ؛ درد خواهد داشت ؛دردخواهد داشت